چه شده پریدی ، یه دفعه تویِ حرفام
چه خبر شنیدی ، از این دریای زیبـام
ساحلش چه ساده با وفا شده
از نم و غصه و غم جدا شده
بیا بنشین رو شنا شبایِ سرد
یه بهشت از خلقتِ خدا شده
***
این دل و نلرزون ، با این صدایِ غمگین
مدّتی شنیده ، ازت کلامِ شیــــــــــرین
بسه دیگِ کلبه ی دلـــــــــم بازه
نگرانی با دلت نمی ســــــــــــازه
حیفِ اون فکرایِ خواب آلودِ عشق
تویِ لحظه هایِ دردت می نـــــازه
***
شاد و شادمونم ، از عشق و آشنایــــی
شدی ورد زبونم ، ای فرشته ی خدایی
درد دل نکن زیاد خسته شدی
تویِ صندوق دلم بسته شــدی
آب رودم جاریه راحت بنــوش
تو به طعم و مزه وابسته شدی
***
جایِ دوری نرو ، می ترسم از هر خطر
تو نباشی دلم ، با تو میاد همســـــفر
من تمنّا می کنم برگرد به خـــــونه
می کارم دویست و هفت مانع نشونه
عدد ذکر شده یه رمزِ ابجــــــــــد
با نام و یاد دلت زیبا می خــــــونه
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 17/07/1391
:: برچسبها:
دویست و هفت ,
:: بازدید از این مطلب : 1716
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2